حکایت های زیبا از گلستان سعدی حکایت اول: حکیمی پسران را پند همیداد که جانان پدر، هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم و زر در سفر بر محل خطر است یا دزد به یک بار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد اما هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده …
ادامه ی نوشته چند حکایت از گلستان سعدی